در همین روزهای اخیر که توپ های فوتبال در استادیوم بلوهوریزنته و دیگر ورزشگاههای برزیل بیش از نیمی از مردم دنیا را پای تلویزیون نشانده است، گروههای داعش در عراق با سر های بریده شده فوتبال بازی می کنند و غاصبان فلسطین نوار باریک غزه را در عملیات صخره سخت بیش از 300 بار طی همین یکی دوروز موشکباران کرده اند اتفاقی است.
در المپیک و جام های جهانی این اتفاقات به وفور دیده شده است :
- سال 1948، تقارن المپیک 1948 با اعلام موجودیت اسرائیل
- تراژدی صبرا و شتیلا تقارن جام جهانی فوتبال 1982 با حمله رژیم صهیونیستی به لبنان
- تقارن جام ملت های اروپا1992 با نسلکشی سِربْرِنیتسا
- تقارن جام جهانی فوتبال 2006 با جنگ 33 رژیم صهیونیستی علیه لبنان
- تقارن المپیک تابستانی 2008 با جنگ دوباره اسرائیل و غزه
- سال 2010، تقارن جام جهانی 2010 با محاصره غزه و حمله به کاروان آزادی
- تقارن المپیک 2012 با جنگ داخلی سوریه
- و در نهایت تقارن جام جهانب فوتبال برزیل با کشتار شیعیان در عراق
آیا همه اینها اتفاقی است ؟ پوشش رسانه ای رخدادهای جهانی چون جام جهانی و المپیک و معطوف شدن ذهن مردم سراسر دنیا به این بازیها، گویا فرصت مناسبی برای متجاوزان است تا در پوشش این غول های رسانه ای به راحتی به کشتار و قتل بپردازند.
اما یک سوال: آیا اینکه همیشه جام جهانی و المپیک مصادف می شود با حملات وحشیانه اسراییلی ها و کشتار کودکان و آوارگی زنان و کودکان در نوارغزه و جنوب لبنان و عراق و ... اتفاقی است؟